عملکرد دولت افغانستان و بازی با خون بی ګناهان!
کوچی مساپر کوچی مساپر

اضافه از یک دهه سپری گردیده است که قوای 40 الی 41 کشور خارجی در رأس ایالات متحدۀ امرکا و ناتو در افغانستان حضور دارند. همین قوا  از حامد کرزی رئیس جمهور ساختند، برای گروپ حاکم او که تا دو گوش در فساد اداری غرق است، اردو و پولیس نیز تشکیل داده، تسلیح و تمویل نموده، تعلیم و آموزش مسلکی می دهند. اینکه دولت حامد کرزی در روابط با کشور های درگیر در وقایع کنونی افغانستان، از چه نوع مناسبات برخوردار است، حاجت به تبصره نیست. آقای کرزی گاهی در نقش دوست و گاهی در نقش «مخالف» و «نا راض» عمل می نماید. این موقف بی ثبات، تابع «لحن» فردی، نه تنها مردم ما را اغفال می سازد، بلکه  از اعتبار آن در عرصۀ بین المللی نیز می کاهد.

حوادث اخیر قتل شانزده نفراعم از اطفال و زنان در پنجوائی قندهار، جز نفرت انگیزترین اعمال غیر انسانی و وحشیانه است. بشر دوستان، «قتل» یک انسان را، بمثابۀ «جنایت سرمایه» و خیلی زیاد می دانند، چه جایی که تعداد زیاد باشد واطفال، زنان  و مردان پیر درجمله شامل باشند. عکس العمل های نا سنجیدۀ قبل از دریافت حقیقت، نظیر  تحریکات اعضای پارلمان و شخص «رئیس جمهور» درین حادثه، می تواند، صریحاً اهداف بهره برداری سیاسی و شهرت طلبی را برملا سازد. در وقایع بی شمار خونین دیگر هم، چه بسی خون بیگناهان نیست که در نتیجۀ حوادث بی حساب مختلف، بشمول خبط های نظامی نریخته باشد. ولی موضعیگیری «رئیس جمهور» اینبار لحن دیگری داشته است. در مصاحبه با «لیز دوسیت»  خبر رسان معروف «بی. بی. سی.»، از «رسیدن تناب به آخر» نام می برد. برخی از رسانه ها، از تعبیر «قطع رابطه با امریکا» را استنتاج می نمایند. خوب باید اندیشید که تا اکنون، محل اجرای عمل فجیع و بدون شک نا بخشودنی، فقط یک «متهم» در مطبوعات گزارش گردیده است.

خبرهولناک در مطبوعات طوری بنشر رسید که ګویا «یک» سرباز قوای خاص امریکا مستقر درقرارګاه نظامی پنجوایی بدون آنکه اسم ویرا ذکرکنند بعد از نیمه شب خود سرانه به چند محل از خانه های مسکونی جوارقرارګاه نظامی رفته و بتعداد (۱۶) تن را بقتل رسانیده و تعدادی را هم مجروح ساخته است۰

ارګ ریاست جمهوری افغانستان همزمان با نشر خبر بدون وقفه طبق معمول همیشګی حسب سناریوهای قبلأ آماده شدۀ شان، زنکهای تقبیح و تقاضا مجازات قاتل را توأم با بستن دروازه های پارلمان و مظاهرات  مردم درمرکز شهر کابل و برخی از ولایات افغانستان آغاز کردند.  این کار برای دو الی سه روز الی خروج مصؤن عسکر«قاتل» از افغانستان ادامه داشت وقصرسفید نیز بنوبۀ خود با طلب پوزش از مردم افغانستان، این عمل را خلاف ارزشهای شایسته سرباز اردو امریکا خواند و وعدۀ  محکمه و مجازات شدید سرباز مذکور را اعلام کردند۰

در رابطه با «انگیزه»  و هم در بارۀ حالت و شخصیت «عامل» و یا «عاملین» معلومات کافی در دست نیست. آن معلوماتیکه، برای شخص رئیس جمهور، حامد کرزی از جانب قوای نظامی امریکا نشان داده شده است، خود آنرا در مطبوعات «غیر قناعت بخش» دانسته است.

در عنوان درشت، یک گزارش 11 مارچ  2012 ، می خوانیم: «عسکر ایالات متحده، بقول مقامات رسمی که در فیر وحشیانه، 16 افغان را بقتل رسانده است، بازداشت شده است.». از زبان رئیس جمهور افغانستان، این عمل را  قتل و« ترور» (“assassination” و هم در صحبت با اهالی پنجوایی  آنرا عمل عمدی خوانده است، از مقامات رسمی ایالات متحدۀ امریکا، طلب توضیح نموده است. رئیس جمهور «اوباما»، ضمن اظهارات دیگر این حادثه را «تکاندهنده و غم انگیز» ( “shock and sadness”) خوانده است. در عین زمان متعهد شده است، که محاسبۀ کامل را در برابر هر مسئول» قتل در پیش خواهد گرفت.  این موضعگیری در یک اعلامیۀ قصر سفید آمده است.

یکی از نقاط جالب و قابل تمسخر این رویداد نیزاین می باشد که مظاهره چیان درجاده و شهرها بشمول اعضای پارلمان افغانستان بی خبرازمتون وامضاهای قراردادهای پس پرده زمامداران دولت کنونی با قوای ناتو بودند، آنان خواهان «محکمه عسکر قاتل و مجازات شدید وی درداخل افغانستان می شدند» و حتی بعد از خروج عسکر قاتل نیز مطالبه استرداد ویرا شعار میداند۰

 دولت افغانستان این باربا بسیارعجله وشدت بی سابقه بازماندګان قربانیان حادثه خونین پنجوایی را که هنوزهم مراسم تدفین و فاتحه داری شهدای خود را بصورت مکمل انجام نداده بودند و درچشمان شان اشکهای پرخون غم و اندوه جریان داشت به ارګ شاهی فرا خواندند!

  رییس جمهورافغانستان، محافل تیاترګونه را با چنان شیوهای نمایشی آن برپا نمود که ګویا تنها وی یګانه «مدافع» واقعی حقوق قربانیان افراد ملکی بیګناه جنګ افغانستان بوده وبمردم طوری نشان داد که وی با قوای ناتو به رهبری امریکا که خودش را ده سال پیش به این تخت و تاج رسانده اند، اعلام جنګ داده است۰    

بنابراظهارات شخص حامد کرزی رییس جمهور افغانستان در محفل «غمشریکی» با قرنیان پنجواېې در ارګ ګفتند که بیش ازصدها حادثۀ خونین کشتار افراد بیګناه ملکی در طی بیش ازده (۱۰) سال ګذشته در نقاط  مختلف افغانستان توسط قوای ناتو صورت ګرفته است، مګر حادثۀ پنجوایی را بحیث زخم غیر قابل علاج  و نقطه چرخش اساسی سیاستش دربرابر ناتو و امریکا خواند.

یکی از سوالات قابل دقت درین مورد اینست که دولت در ګذشته هیچ نوع خبری را از تصامیم پس پرده خود با مردم  در میان نمی ګذاشت. چه علت بوده است که حال یکدم، رئیس جمهورشخصأ به مسوولین مطبوعات در همین محفل هدایت میدهد که تا جریان این محفل را بدون کم و کاست باید چند بار در مطبوعات و بخصوص در تلویزیون ها بنشربرسانند۰

دو نقطه نهایت بارز وبا اهمیت دیګراز صحبت های حامد کرزی درهمین محفل آنست وقتی در خطاب به بازماندګان قربانیان پنجوایی درحالیکه تنفر و بی باوری در چهرهای شنوندګان بوضاحت دیده میشد، چنین بیان می دارد : «برسرمردم ما یکباره ګی دو بلا آمده اند، یکی آن طالبان اند و دیګری هم آنانی اند که به بهانۀ جنګ با طالبان آمده اند»۰

اما جناب رییس جمهور حامد کرزی هیچګونه توضح در رابطه با این دو «بلا» ارائه نکرد که

ـ کی؟

ـ چرا ؟

ـ چګونه؟

 این دو « بلا» را بر سر مردم بیچاره آورده اند؟

 امر پیشبرد سیاستهای نادرست دوګانه برای فریب مردم اکنون بحیث یک روش معمول دولت کنونی افغانستان مبدل ګردیده است. آنها همواره میکوشند برف بام خود را بر بامهای دیګران بریزند۰

۱ـ  در مورد بلای اول باید ګفت که  در نخستین روزهائیکه ایشان هنوز برای برنامه های بعدی قدم بر نداشته بودند، و مانند شهزاده های  قرون «اوسطی» به مراکز کشور های متعهد  کمک مادی وتخنیکی غربی برای اعمار «مجدد» افغانستان سفر می کردند، همه اقدامات در مطابقت کامل با طرز افاده و ارزیابی «جورج بوش»، تأئید می گردید. در همصدائی با «جورج بوش»،  مخالفین مسلح خود را، که بطور مشخص از «طالبان» با نام یاد  می نمود، نیروی شکست خورده و «مصرفی» می خواند.

حال اینک پس از ده سال،  از اظهارات وی بحیث شخص اول ، می توان چنین نتیجه گرفت که این زمامدار و کارمندان ومسئولین امور،  یا نمیخواهند درین کشور فرهنگ سیاسی معمول جهان را پیاده کنند و یا اینکه قادر به درک مسایل مربوط آن نیستند.

همه می دانند، دیری نگذشت که قوای «مصرفی»  از نظر بازیهای پس پرده او، برای حکومت او و تمام متحدین، بطور فزاینده، به قوایی مبدل گردید، که قادر به اشغال ساحاتی از قلمرو شدند.

 دولت آقای کرزی بکمک تمام متحدین همسایګان و«نخبگان جهادی» خود، به مرحلۀ برقراری تماسهای مثمر ومذاکرات سیاسی، برای رسیدن به صلح، حتی قدم گذاری ابتدایی را هم نیاموخته و نبرداشته اند، که تاسیس عریض و طویل  «شورای صلح» بدون دستاورد صرف برای فریب مردم و آنهم بخاطر اخذ معاشات هنګفت دالری از غرب میباشد،  وطرح و پیشبرد مذاکرات صلح با طالبان در قطر توسط ایالات امریکا خود ثبوت بدون چون وچرا از بی کفایتی دولت کرزی میباشد.

 

شرم آورتر از همه آنست که غوغاهای دروغین دستاودهای «شورای صلح» آنرا در همه جا فریاد می کشند، مګر مردم بخوبی میدانند که در طی بیش از دو سال موجودیت «شورای صلح» که خود طرف اصلی جنګ و برادرکشی در افغانستان بوده و هستند تنها و تنها می توان سه موضوع را به  ادرس این «شورای صلح» نام نهاد یادآور شد۰

۱ـ  مبلغ حدود یک ملیون دالرازکمک های جامعه جهانی بمردم افغانستان را بیک  دوکاندار شهر کویته ایالت بلوچستان پاکستان بنام «نماینده طالبان» داده اند۰
۲ـ  «شورای صلح» رییس خود برهان الدین ربانی را بقتل رساندند و در سوګواری وی اشک تمسا
ح ریختند۰

۳ـ  ادرسهای طالبان را در جوار ارګ شاهی کابل و شهر کویته ایالت بلوچستان پاکستان مفقود کرده اند۰ 

سردرگمی در موقف آنها و همچنان درک وموضعگیری، «مسئولین دولتی» و معاش بگیر «دالری»، از منابع سخاوتمندان خارجی آنها، تا حدی بغرنج است که همین مسئولین، بجای آنکه تحلیل درست از جامعه داشته باشند، و راه های «ائتلاف» و توافق ملی را بسنجند، «غرق» خود خواهی و جاه طلبی و همچنان، «خصومت با دیگر اندیشان» اند.   بیم وحشتناک از کمبودیها و نا دانی های شخصی و عشق ورزیدن به کرسی های راحت و پردرامد، بجای آنکه نیروهای آگاه ملی را در امر دریافت راه حل عملی و ممکن، دعوت جدی و صادقانه بنمایند، برخلاف به «جرگه» های به اصطلاح «مشورتی»، متشکل از افراد انتصابی دلخواه خود می پردازند، که هیچ نوع نفوذ مؤثر در روند پروسه صلح و ثبات از خود نشان نداده اند.

 ۴ـ  ادعای بی اطلاعی بودن حامد کرزی در مورد آمدن «بلای دوم» آنهائیکه به بهانۀ جنګ با طالبان آمده اند که هدفش حتماٌ ازقوای بین المللی، بشمول کشور های ناتو به رهبری امریکا میباشد. از همه ګفته های ایشان در محفل «غمشریکی»  خنده آورتراست، این موضوع آنقدر روشن و آفتابی است که به هیچ توضح  نیاز ندارد۰  

همه مردم بخوبی میدانند که همین رئیس جمهور به آمدن همین قوا و توسط همین قوا در دسمبر ۲۰۰۱ میلادی با این تاج نصب ګردیده است۰

بګونه کلام اختتامیه باید ګفت که روش سیاست بازیهای چند ګانه دولت کنونی ارګ بدون صداقت درعمل است وصرف بطور نمایشی با ګفتن چند شعار تند و آنهم بګونه تحریک امیز درمحافل عامه «دفاع» ازحقوق مردم  اظهار مینمایند، این روشهای دوګانه نه تنها هیچ سودی را به منافع ملی افغانستان ببار نیاورده، بلکه برعکس باعث ازدیاد ویرانیهای بیشتردر کشور، رشد بیسابقه فساد اداری،  خود سری و قانون شکنی، نادیده ګرفتن حقوق عامه اتباع کشوربخصوص زنان و اطفال، غصب ملکیت های عامه و خصوصی توسط زورمندان، نفوذ مستقیم دشمنان مردم در امور داخلی افغانستان، تشدید خصومت های قومی و مذهبی و بالاخره بی اعتبارساختن افغانستان در سطح جهانی با صدها نمونه های شرم آور دیګر سبب ګردیده است۰   

پایان


March 27th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات